RSS " />
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

محمد نوروزی جمی

دکتر شریعتی



+نوشته شده در یکشنبه 91 اردیبهشت 17ساعت ساعت 4:8 عصرتوسط بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم خیره به دن | نظرات شما ()

  

  کاش می شد خالی از تشویش بود

                                برگ سبزی تحفه ی درویش بود

کاش تا دل می گرفت و می شکست

                                عشق می آمد کنارش می نشست

کاش با هر دل , دلی پیوند داشت

                                 هر نگاهی یک سبد لبخند داشت

کاش لبخندها پایان نداشت

                                 سفره ها تشویش آب ونان نداشت

کاش می شد ناز را دزدید و برد

                                 بوسه رابا غنچه هایش چید و برد

کاش دیواری میان ما نبود 

                                 بلکه می شد آن طرف تر را سرود

کاش من هم یک قناری می شدم

                                  درتب آواز جاری می شدم

آی مردم من غریبستانی ام 

                                   امتداد لحظه ای بارانیم

شهر من آن سو تر از پروازهاست

                                  در حریم آبی افسانه هاست

شهر من بوی تغزل می دهد

                                  هرکه می آید به او گل می دهد

دشتهای سبز , وسعتهای ناب

                                   نسترن , نسرین , شقایق , آفتاب

باز این اطراف حالم را گرفت

                                  لحظه ی پرواز بالم را گرفت

می روم آن سو تو را پیدا کنم

                                  در دل آینه جایی باز کنم .

 


+نوشته شده در چهارشنبه 90 دی 14ساعت ساعت 8:52 صبحتوسط بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم خیره به دن | نظرات شما ()

 

 

 mnoroozi.parsiblog



+نوشته شده در چهارشنبه 89 فروردین 11ساعت ساعت 10:49 صبحتوسط بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم خیره به دن | نظرات شما ()

  

 

noroozi



+نوشته شده در چهارشنبه 88 آبان 27ساعت ساعت 7:24 صبحتوسط بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم خیره به دن | نظرات شما ()


بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم ، شدم آن عاشق دیوانه که بودم

در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید ، باغ صد خاطره خندید

عطر صد خاطره پیچید ، یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و درآن خلوت دلخواسته گشتیم ، ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت ، من همه محو تماشای نگاهت

آسمان صاف و شب آرام ، بخت خندان و زمان رام

خوشه ماه فرو ریخته در آب ، شاخه ها دست بر آورده به مهتاب

شب و صحرا و گل و سنگ ، همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن ، لحظه ای چند بر این آب نظر کن

آب آیینه عشق گذران است ، تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است

باش فردا که دلت با دگران است ، تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن

با تو گفتم حذر از عشق ؟ ندانم ، سفر از پیش تو ؟ هرگز نتوانم

روز اول که دل من به تمنای تو پر زد ، چون کبوتر لب بام تو نشستم

تو به من سنگ زدی من نه رمیدم نه گسستم ، بازگفتم که تو صیادی و من آهوی دشتم

تا به دام تو در افتم همه جا گشتم و گشتم ، حذر از عشق ندانم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم نتوانم ، اشکی از شاخه فرو ریخت

مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت ، اشک در چشم تو لرزید

ماه بر عشق تو خندید ، یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم

پای در دامن اندوه کشیدم ، نگسستم نرمیدم

رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم ، نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم

نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم ، بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم

 

 


فریدون مشیری


+نوشته شده در دوشنبه 88 اردیبهشت 14ساعت ساعت 1:24 عصرتوسط بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم خیره به دن | نظرات شما ()

 

 یک شعر زیبا از فروغ فرخ زاد

عشق یعنی اشک حسرت ریختن 

شعر عشق

نمی دانم چه می خواهم خدایا ، به دنبال چه می گردم شب و روز

چه می جوید نگاه خسته من ، چرا افسرده است این قلب پرسوز

ز جمع آشنایان می گریزم ، به کنجی می خزم آرام و خاموش

نگاهم غوطه ور در تیرگیها ، به بیمار دل خود می دهم گوش

گریزانم از این مردم که با من، به ظاهر همدم و یکرنگ هستند

ولی در باطن از فرط حقارت ، به دامانم دو صد پیرایه بستند

از این مردم که تا شعرم شنیدند ، برویم چون گلی خوشبو شکفتند

ولی آن دم که در خلوت نشستند ، مرا دیوانه ای بدنام گفتند

دل من ای دل دیوانه من ، که می سوزی از این بیگانگی ها

مکن دیگر ز دست غیر فریاد ، خدا را بس کن این دیوانگی ها 
                                 از فروغ فرخ زاد

 عکس های دوستان من
    noroozi

   ایران را بیشتر بشناسیم
   کوه پردیس
   نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید

  noroozi

نام این کوه باستانی پردیس است در حومه شهرستان جم ، استان بوشهر و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد .
نکات قابل توجهی که در این کوه باستانی وجود دارد :
1. قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست .
2. آتشکده فوق العاده باستانی که در قله کوه قرار دارد ، محل تولد و غسل تعمید پدر جمشید جم است .
3. مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله 50 تا 100 متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص اسفالت با ماشین توقف کنی و ترمز دستی را بخوابانید ، ماشین بجای سر پائینی به نرمی به سمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تا کنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرده اند .
4. پوشش گیاهی منطقه نوعی خار بیابانی گرمسیری منحصر به فرد است که خواص دارویی فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما" پیشخرید چند کارخانه داروسازی بزرگ جهان است یکی از ترکیبات اصلی مسکن
Advil
که یکی از بهترین قرصهای شناخته شده برای ناراحتی های اعصاب و دردهای میگرنی است از همین عسل تهیه می شود .
5. این منطقه خرمای ویژه نیز تولید می کند که به نام خرمای خصه معروف است و کاملا در شیره خود غرق می شود یعنی یک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شیره می شود و اندازه این خرما اندازه آلبالو بود و به جهت همان خواص دارویی منطقه تماما" برای ساخت قندهای رژیمی برای بیماران دیابتی صادر می شود، نکته جالب دیگر رویش درخت زیتون در دامنه شمالی کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهای چاهه و دره پلنگی می باشد که در آب و هوای آن منطقه بسیار بعید می نمود .
فعلا" سندی برای قدمت چاهه و دره پلنگی وجود ندارد ولی علائم مشهودی از غار نشینی مشاهده ، و فسیل های مختلفی در این منطقه به وفور پیدا شده است .
6. در لایه های زیرین این کوه معدن عظیمی از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد ، آن هم در اطراف عسلویه !

مردم چاهه و جم ، کوه پردیس را فوق العاده مقدس و محترم می شمارند ، و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالا یکی از اولین مکانهایی بوده که نفت در آن سوزانده شده است .


با افتتاح جاده فیروز آباد به عسلویه توسط پتروشیمی ، رفتن به این منطقه خیلی میسر تر و راحت تر شده است . پتروشیمی با تاسیس سه شهرک بزرگ در این منطقه اقدام به تاسیس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه هر هفته یک پرواز به مقصد جم انجام می شود که امکان بسیار خوبی برای سفر به این منطقه اعجاب انگیز است .

 

 



+نوشته شده در یکشنبه 88 اردیبهشت 6ساعت ساعت 6:14 عصرتوسط بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم ، همه تن چشم شدم خیره به دن | نظرات شما ()